داستان پرداخت هزینه در آخرت
پیرمرد ثروتمندی در بستر مرگ بود. تمام زندگی او بر محور پول چرخیده بود و حالا که عمرش به پایان میرسید با خود فکر کرد، بد نیست در آن دنیا چند روبلی در دست داشته باشد. بنابراین از پسران خود خواست که یک کیسه روبل در تابوتش قرار دهند. فرزندانش هم این درخواست او را برآورده کردند. وقتی به آن دنیا رسید، میزی بزرگ دید که انواع نوشیدنیها و خوردنیها مانند کوپۀ درجه یک قطار روی آن چیده شده بود. با خوشحالی به کیسۀ پول خود نگاه کرد و به میز نزدیک شد …
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید داستان سرا...
ما را در سایت داستان سرا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : نادر dasetan بازدید : 189 تاريخ : سه شنبه 22 مهر 1393 ساعت: 4:44